1. بوی عطر عجیبی داشت! اسم عطر را که میپرسیدم، جواب سربالا میداد. شهید که شد، در وصیتنامهاش نوشته بود:
1. بوی عطر عجیبی داشت! اسم عطر را که میپرسیدم، جواب سربالا میداد. شهید که شد، در وصیتنامهاش نوشته بود:
کاملا باربط (ناز قلم حسین آقای قدیانی):
بیلبوردهای ما را جمع کردید .... با کتیبههای محتشم چه میکنید؟!!
در سالروز شهادت امام محمدباقر سلام الله علیه، شهید گمنامی از تبار سیدالشهدا سلام الله علیه به سرزمین آل الله علیهم السلام آمد و فوج ملائک را به بلندای تشییع پیکرش کشانید. امروز قم و البته مدرسهی بنت الهدای آن، هم مدینه بود، هم کربلا و هم خاکریزهای عملیاتی شیعیان انقلابی!
«این بزرگوار، نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیاش با قدرتِ مزور و ریاکارِ خلیفهی عباسی - مأمون - مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد. اولین کسی بود که به طور علنی، بحث آزاد را بنیان گذاری کرد. در محضر مأمون عباسی، با علما و داعیهداران و مدعیان و موجهان، دربارهی دقیقترین مسائل حرف زد و استدلال کرد و برتری خود را و حقانیت سخن خود را ثابت کرد.
بحث آزاد، میراث اسلامی ماست. بحث آزاد در زمان ائمهی هدی رایج بوده است و در زمان امام جواد سلام الله علیه به وسیلهی آن امام بزرگوار با آن شکل نظیف انجام گرفته است.»[1]
1. انسان 250 ساله، ص 322.