«شخصیت امیرالمؤمنین از لحظهى ولادت تا هنگام شهادت، در همهى این ادوار، یک شخصیت استثنایى است. ولادت او در جوف کعبه است - که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز، چنین چیزى اتفاق نیفتاده است - شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همهى زندگى امیرالمؤمنین، جهاد است و صبر للَّه است و معرفت است و بصیرت است و حرکت در راه رضاى الهى است...
«امام جواد مانند دیگر ائمهى معصومین، براى ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگى کوتاه این بندهى شایستهى خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سالهایى کوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا کرد؛ به طورى که در سن 25 سالگى، یعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند.
«آن بزرگوار [آیت الله العظمی بهجت اعلی الله مقامه الشریف] که از برجستگان مراجع تقلیدِ معاصر به شمار میرفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمهی فیوضات معنوی بیپایان نیز بودند. دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، آیینهی روشن و صیقل یافتهی الهام الهی و کلام معطر او، راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود.»
«در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، معتز بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصلهى کوتاهى مُرد... شیعه، در دوران حضرت هادى و حضرت عسگرى علیهما السّلام و در آن شدت عمل، روزبهروز وسعت پیدا کرد؛ قوىتر شد...
حضرت هادى علیه السّلام چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگى مىکردند.