یک روز از مجاهدت امام هادی سلام الله علیه
«در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، معتز بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصلهى کوتاهى مُرد... شیعه، در دوران حضرت هادى و حضرت عسگرى علیهما السّلام و در آن شدت عمل، روزبهروز وسعت پیدا کرد؛ قوىتر شد...
حضرت هادى علیه السّلام چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگى مىکردند.
در همین شهر سامرا عدهى قابل توجهى از بزرگان شیعه در زمان امام هادى علیه السّلام جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهى آنها، پیام امامت را به سرتاسر دنیاى اسلام - با نامهنگارى و... - برساند.
این شبکههاى شیعه در قم، خراسان، رى، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهى اقطار دنیا را، همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادى را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادى همهى این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علىرغم آنها انجام داده است.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه علیهم السّلام - به قدر سالها اثر مىگذاشت؛ یک روز از زندگى مبارک اینها، مثل جماعتى که سالها کار کنند، در جامعه اثر مىگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، و إلّا دینى که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصى باشند مثل یحیى بن اکثم که با آن که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنى بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده مىشد؛ تمام مىشد.
این مجاهدت و تلاش ائمه علیهم السّلام نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینى را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیاى خدا.»
- ۹۲/۰۲/۲۴
این غربت برای شما تمومی نداره