خبرهایی بود انگار، حس غریبی همه را در بر گرفته بود. غوغایی بود در آمد و شد ملائک؛ همهی هستی سرشار بود از بیقراری، انتظار و شوری نفسگیر و باشکوه... ناگهان سکوتی حاکم و... فرمان صادر شد: «در برابر او سجده و کرنش کنید!» همگی سجده کردند؛ جز یک نفر که نافرمانی کرد! جز ابلیس...۱
«حضرت هادی علیه السّلام چهلودو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود... در همین شهر سامرا، عدهی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی علیه السّلام جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها، پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامهنگاری و ... - برساند. این شبکههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهی اقطار دنیا را، همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند.
امام هادی همهی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است...»
«أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّـهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ»
رعد/17
خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر درّه و رودخانهای به اندازهی آنها، سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد و از آنچه (در کورهها) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن میکنند نیز کفهایی مانند آن به وجود میآید! خداوند، حق و باطل را چنین مثل میزند! امّا کفها به بیرون پرتاب میشوند؛ ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین میماند؛ خداوند اینچنین مثال میزند!