هم‌قدمِ راوی

چرا «هم‌قدمِ راوی»؟

راوی قرآن ما، راه بلد است، آشناست
به جاده. دیری است که پرچم حق را
به دوشش نهاده‌اند؛ بایـد با او هم‌قدم
شویم تا گـم نشـویم... تا برسیـم... تا
عاقبت به خیر شویم.
قـرار اسـت «المتــقدم لـهم مـارق و
المـتأخر عنهم زاهـق» نباشـیم. قـرار
است «الـلازم لهم لاحـق» باشیـم...
هم‌قدمِ راوی باشیم.

هم‌قدمِ راوی در تلگرام باشید:
Hamghadameravi@

جنبش letter4u

طبقه‌بندی موضوعی
آخرین نظرها
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۰۱:۲۳ - ...
    ali bod

خاتم بخشی دو ثارالله...

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۱۳ ب.ظ

«انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون؛ همه گفته‌اند این، درباره‌ى امیرالمؤمنین است. این معیارها - معیارهاى متعددى که در اسلام، معیار برگزیدگى است، معیار برترى است - از علم و تقوا و انفاق و ایثار و جهاد و بقیه‌ى معیارهایى که در اسلام وارد شده است، همه و همه، یکى یکى با امیرالمؤمنین تطبیق می‌کند. کیست که بتواند این چیزها را در على بن ابى‌طالب علیه‌ السّلام انکار کند؟»

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                              

روزهای ماه ذی‌الحجه، روزهای عجیبی است و البته غریب... روزهای پدر و پسری که هر دو «ثارالله‌»اند و کریم...

فقیر بود و در کوچه، به هر که رو زده بود، ناامیدش کرده بود. رفت به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و کمک خواست. باز هم دستان خالی‌اش را پس ‌زدند؛ به خدا گله کرد: «در خانه‌ی تو هم چیزی...» که ناگاه نگاهش بر زبانش پیشی گرفت و سخنش خشک شد؛ علی سلام الله علیه بود که در رکوع نماز، به او اشاره می‌کرد. نزدیک رفت، حضرت انگشت کوچکش را بلند کرد تا فقیر انگشتر را دربیاورد... خدا و پیامبر اعظم خدا صلی الله علیه و آله و چشمان حسین سلام الله علیه، خاتم بخشی «ولیُّ الله» را ‌دیدند. دیگران هم دیدند البته؛ برخی همان موقع طمع کردند و با خود گفتند: «کاش یک انگشتری هم به ما می‌رسید...» خیلی بهشان عنایت کرده بود مولا؛ اما بطونشان سیری نداشت و پر بود از طمع!

طمع اینان انگار تمامی نداشت... روزهایی آمد که یک ساربان، بعد از دیدن بخشش «ثارالله»، دیگر نمی‌گفت «کاش یک انگشتری هم به ما می‌رسید!»؛ چون می‌رفت تا انگشتری را از دست ولیُّ الله دربیاورد و اگر در نیامد، با خنجر....

نظرات  (۷)

سلام
استفاده کردم اما یک نکته
آنچه درباره بریدن انگشت امام حسین (ع) توسط شخصی به نام بجدل و سرقت انگشتری نقل می کنند صحیح نیست. آیا قابل تصور است که امام (ع) که با جامه کهنه به میدان می رود که مباد او را برهنه کند، انگشتری خود را که از میراث امامت است به دست کند تا به دست این اشقیا بیافتد.
اگر در جواب بگویید بله ممکن است برای تبرک دست کرده باشند با این نقل شیخ صدوق چه می کنید که محمد بن مسلم از امام صادق (ع) پرسید انگشتری جدتان حسین (ع) چه شد و به دست چه کسی افتاد. امام (ع) فرمود ایشان آن را به پسرشان امام سجاد (ع) دادند و پدرم امام باقر (ع) آن را به من داد و اکنون آن انگشتری نزد من است و روزهای جمعه با آن نماز می خوانم و سپس حضرت آن انگشتری را به محمد بن مسلم نشان دادند. امالی صدوق مجلس 29 حدیث 13.
پاسخ:
سلام بزرگوار. ممنون از دقت و نظر خوبتون.
شما لطف کنید و این روایات رو هم ببینید (که البته قطعی السند هستند): الملهوف ص 178، ذوب النّضار ص 123، بحار الأنوار ج 45 ص 58 و 376 که این دو منبع اخیر هم از ملهوف نقل کرده‌اند. می‌دانید که در بحث روضه‌خوانی و مقتل، اگر روایتی در الملهوف سید نقل شده باشد، قابلیت بیان دارد! و من الله التوفیق

یا الله

علی علی
پاسخ:
سلام و رحمت خدا بر شما
خود را چو پرنده، ساده دیدم آقا

بر خاک تو سر نهاده دیدم آقا

سوی حرمت بال گشـایم زیرا

خوان کرمت، گشاده دیدم آقا
سلام
با تشکر از ارسال مطلب شما به سایت نقل قول
مطلب شما تحت عنوان " خاتم بخشی دو ثارالله... / کاش یک انگشتری هم به ما می‌رسید! "
در بخش " مذهب نوشت " نقل قول منتشر گردید.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.

پاسخ:
سلام و سپاس
  • سادات حسینی
  • چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد ز انعامت...
    حضرت ارباب حتی دشمنش را دست خالی رد نکرد،ما هم امید بسته ایم که "اللهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین "

    متن دلنشین و البته پر سوزی بود.

    ماجور باشید
    پاسخ:
    ... زحـال بنــده یاد آور که خدمتـکار دیریـنم

    سلام و درود؛
    دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
    http://www.ammarname.ir/node/18207
    ما را از بروزرسانی خود آگاه
    و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
    موفق و پیروز باشید .
    http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
    یا علی
    سلام..مثل همیشه مطالبتون زیبا و تامل برانگیز بود .. حال و هوای رسیدن محرم رو میشه از سایت شما احساس کرد ..اجرکم عندالله
    پاسخ:
    سلام و رحمت خدا بر شما
    فقط دعا...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    /html>