«فرار به جلو»؛ سیاست فتنهگران برای عدم عذرخواهی
پس از رخدادهای سال 88 و آشوبهای منافقان، بارها امام امت روحی له الفداء در سخنان خود، این فتنه را یادآوری و واکاوی میکردند و آن را به یک «شاهکلید» پیوند میزدند.
بارها و بارها و پس از هر سخنرانی معظم له، از خود میپرسیدم: «چرا آقا اینقدر بر این مسئله اهتمام دارند؟» و هر چه از آن فتنه ننگین و شرمآور میگذشت، این پرسش در ذهنم پررنگتر میشد و میدانستم که حکمتش را نمیدانم لااقل.
یک سال گذشت، دو و سه سال هم؛ چرا این موضوع هنوز هم در فرمایش ایشان تکرار میشود؟ به جوابهایی رسیدم که مهمترین آن، جلوگیری از تحریف تاریخ و مصادرهی صفحات رنجکشیدهی آن به دست عدهای بود؛ همان عدهای که حباب «ما بیشماریم» آنها، در عاشورای 88 به بد فرجامی دچار شد و رویشان سیاه!
اما امروز وقتی حرفها و نمایشهای سران معلومُ الحال آن فتنه را رصد میکنم، درمییابم که علمدار انقلاب اسلامی و خلف صالح حضرت روح الله قدس سره الشریف، چه جانانه از بیرق حق حراست میکند و کلام حیدریاش، چگونه آتش بر خرمن پندارهای جملنشینان و ریاکاران انداخته است!
این روزها یکی میگوید: «وقتی میگویند و تهدید میکنند که کسانی باید توبه کنند؛ مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع میکنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟» (دستِ پیش گرفتن برای پس نیافتادن یا همان سیاست فرار به جلو)
آن دیگری میگوید: «اگر به نظرات من عمل میشد، گرفتار شرارتهای سال 88 نمیشدیم!» این حرفها در جنگ نرم تعریف دارد؛ گویا حقوقدانِ مجرمی با کت و شلوار غربی(!) کتاب قانون را بر دست گرفته و بر پیکر قانونگرایان میزند!
خطایی که آقای خندان از جرم نبودنش دم میزند و آن را حق میداند، چیزی جز تهدید امنیت امتِ اسلام بود؟ به تعبیر خودشان میشود «امنیت ملی»! از کسی که هشت سال مجری قانون اساسی ایران اسلامی بوده است، باید پرسید: آیا برهم زدن آرامش روانی مردم، خلاف قانون بود یا نه؟
نظراتی که آن عالیجناب دربارهاش سخن میگوید و آن را کلید گرفتار نشدن در شرارتهای سال 88 میداند، آیا همان نسخهی «بریزند توی خیابان» نبود؟ آیا این نسخه که از بیت ایشان صادر میشد، خلاف قانون نبود؟ بیش از این گفتن، سزاوار نیست؛ چرا که حاجت به بیان نیست آخر!
برسیم به آن «شاهکلید»؛ حق این است که عاملِ خطاها، بدعتها و رخدادهای تلخ را، قانونگریزی بدانیم! امروز هم آقا جان ما، بیش از هر چیز بر قانون تأکید و سفارش میفرمایند: «سال 88 اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء 40 میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود.»
قانون، این روزها حکمِ آن شیپور دوستداشتنیِ جنگ را دارد که با نواختنش، مرد از نامرد و سره از ناسره غربال میشوند؛ حتی اگر باز هم بیانیههای فریبنده بدهند و تلخی سال 88 را در کاممان یادآوری کنند؛ باز هم صدای رسا و نازنین آن شیپور دوستداشتنی، به گوش امت اسلام خواهد رسید و قانون تنها با فتنهگرانِ منحرف سر جنگ دارد!
امروز هر کس، در هر پست و مقامی نسبت به قانون جمهوری اسلامی ایران، بیمبالاتی، بیرغبتی، بیغیرتی، تساهل و تسامح داشته باشد، یک آنارشیست تمام عیار است که مانند دیگر هرج و مرج طلبانِ قانونگریز دنیا، راهی به جز پوچی، سستی و ویرانی نخواهد پیمود!
بازتاب این نوشته در:
خوب من می دونستم که شما چرا این نگاه رو به جنگ داری. برای این که کتابی مثل راز قطعنامه راخوندی. من به نگاه این کتاب انتقادات جدی دارم .
این که امثال محسن رضایی در عرصه جنگ قدرت طلب معرفی بشن و یا آقایان هاشمی رفسنجانی و روحانی نقش اول و دوم تحمیل ادعایی پدیرش قطعنامه معرفی بشن بعدش هم کتاب در آستانه انتخابات توسط کیهان چاپ بشه و بعد از پیروزی روحانی باز هم تجدید چاپ بشه به قول اون بابا آیا کار خوبی است؟
یه جوری می گن و می نویسن که آدم یه مقدار فکر می کنه نتیجه اش میشه این که انگار امام راحل هیچ اراده ای نداشته و یه مشت خائن دورش بودند بهش می گفتد این کار رو بکن اون کار رو نکن. تازه امام هم به جای این که این خائن های منصوب خودش رو عزل کنه درجشون رو ارتقا می داده و بعد هم که جانشین امام خمینی یعنی آقا می یاد باز این خائن ها رو کلی تحویل می گیره و بعد ناچار میشه و تقیه کنه در حکم تنفیذ کسی که جام زهر را به امام نوشانده بنویسد دانشمندی با سوابق جهادی متعدد. و این نوشانده جام زهر را شاهد باش که چقدر کله گنده بوده که آقا به جای این که حالش را بگیرد او را در شورای عای امنیت ملی نصب می کند و او هم برای این که خودی نشان دهد فتنه 1378 را جمع می کند.
نه این حرف ها واقعا خوبه؟ مورد رضایت آقاست؟
باعث افزایش آبرو و اقتدار نظام جمهوری اسلامی است؟
کمال تبریزی سی سال پیش یه فیلم ساخت که در آن نشان می دهد که خیانت برخی ارتشیان منجر به شهادت شهید علم الهدی می شود هنوز نگذاشتند آن فیلم پخش شود آن وقت کتابی مثل راز قطعنامه چاپ می شود و چند بار هم چاپ می شود.
خدایا به داد همه ما برس
والسلام