دنگدنگ آویزهای حرمت، لالاییِ آرامش را در گوش جانم نجوا میکند... چقدر خاطرم جمع میشود در حرم امن تو... آرمشِ تکرار نشدنیِ کودکیهایم، به مهمانی ذهنم میآید؛ اما اینجا فرق دارد انگار! عجیب خاطرم جمع است...
دنگدنگ آویزهای حرمت، لالاییِ آرامش را در گوش جانم نجوا میکند... چقدر خاطرم جمع میشود در حرم امن تو... آرمشِ تکرار نشدنیِ کودکیهایم، به مهمانی ذهنم میآید؛ اما اینجا فرق دارد انگار! عجیب خاطرم جمع است...
«این گرسنگى کشیدن، تشنگى کشیدن، روزهى از اذان صبح تا اذان مغرب؛ این، سخت گرفتن بر خود است. بسیارى از مردم ما به خودشان با روزهگیرى سخت گرفتند و به دیگران، انواع و اقسامِ انفاق را کردند.